شعر در مورد دوشنبه
شعر در مورد دوشنبه,شعر در مورد روز دوشنبه,شعر درباره دوشنبه,شعر برای روز دوشنبه,شعر در وصف دوشنبه,شعر درباره دوشنبه,شعر دوشنبه,شعر دوشنبه ها,شعر روز دوشنبه,شعر برای دوشنبه,شعر زیر باران دوشنبه بعدازظهر,شعر دوشنبه برقعی,شعر درمورد دوشنبه,شعر برای دوشنبه ها,شعر برای روز دوشنبه,شعر صبح دوشنبه,شعر روز سه شنبه,شعر ذکر روز دوشنبه,شعر در مورد روز دوشنبه,متن شعر زیر باران دوشنبه بعد از ظهر,شعر در مورد دوشنبه
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دوشنبه برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر ، اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم زن همسایه بر زمین افتاد
شعر در مورد دوشنبه
یکشنبه است،بوی غزل می دهد تنت
بوی گلاب،بوی عسل می دهد تنت
شعر در مورد روز دوشنبه
چونکه روز دوشنبه آمد شاه
چتر سرسبز برکشید به ماه
شعر درباره دوشنبه
به یک شنبه بنا آغاز می کن
وگر عزم سفر داری دوشنبه
شعر برای روز دوشنبه
دوشنبه که دارد مزاج ماه ای ماه
چو ماه مجلس بفروز و جام باده بخواه
شعر در وصف دوشنبه
او بر دوشنبه و تو بر آدینه
تو لیل قدر داری و او یلدا
شعر درباره دوشنبه
برایت
عطر باغ وُ میوه های جنگلی را
عشق بازیِ آستانه ی در
شنبه های لبریز از عشق
یکشنبه های آفتابی
دوشنبه های خوش خُلق را
آرزو میکنم
شعر دوشنبه
تقویم روی میز ورق خورد، ابتدا
در صفحه ای سفید نشان داد شنبه را
شنبه تو آمدی به سراغم که هفته را
با تو قدم زنان بروم تا به انتها
شعر دوشنبه ها
شنبه شبیه یک گل سرخ است، یک بهار
اما شبش چه زود رسید و چه بی صدا
شب پشت شنبه یک عدد یک نوشت و رفت
یکشنبه را گذاشت میان من و شما
شعر روز دوشنبه
یکشنبه در نگاه تو افتاد عکس من
یک شنبه دوست داشتنی بود بین ما
چرخید بادو صفحه ی بعدی که باز شد
افتاد سایه ی من و تو بر دوشنبه ها
شعر برای دوشنبه
چیزی به نام روز دوشنبه که داد زد
آیا چه می کنید در اینجا ؟ شما دو تا!
دستت رها شد از من و دیدم که رفته ای
من مانده بودم از همه ی روز ها جدا
شعر زیر باران دوشنبه بعدازظهر
بر گشتم از کنار سه شنبه که شعر را
از نو بگویم و برسانم به انتها
دیدم غروب جمعه تو را دار می زند
در منتها الیه غزل روی بیت ها
شعر دوشنبه برقعی
تقویم ها که شنبه ندارد ، کدام روز
آغاز می کند پس ازاین هفته ی مرا؟
شعر درمورد دوشنبه
به یک شنبه بنا آغاز می کن
وگر عزم سفر داری دوشنبه
شعر برای دوشنبه ها
چرخ را باز مه روی تو حیران دارد
که مه یک شنبه انگشت به دندان دارد
شعر برای روز دوشنبه
دوباره شنبه شد
شروع هفت روز ترس و دلهره
شروع هفت روز اضطراب
شروع درس های منجمد که
” v نماد حرکت است و a نمادی از شتاب “
شعر صبح دوشنبه
شروع راه خانه تا به مقصد همیشگی
و شب که شد درست عکس این مسیر
شروع صبح، ظهر، شب، بخر، بخور، بپاش
بعد هم برو بغلت توی رختخواب
شعر روز سه شنبه
یک شنبه است و دارد نسبت به آفتاب
بر روی آفتاب به من ده شراب ناب
شعر ذکر روز دوشنبه
چو طفلان هفته ای یک روز آزادی نمی خواهم
بدل با روز شنبه می کنم آدینه خود را
شعر در مورد روز دوشنبه
شروع روزمرّگی گربه های خانگی
و سطل آشغال های روز قبل
شروع کار پارک ها و عده ای حشیشی
و چهار پنج بچه و یکی دو تاب
متن شعر زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
نماز دیگر یکشنبه بود از بهمن
که بی و دال سفندارمذ بد از تقویم
شعر در مورد دوشنبه
شروع عشق های لحظه ای
و طرز زندگی فقط برای یک غریزه و … همین!
لباس ها و کفش های هر چه مد شده،
قیافه های تازه و مدل جدید و باب
شعر در مورد دوشنبه
شروعِ “من فقط یکی دو روز با توام،
و بعد می روم سراغ سوژه ای جدید
تو هم برو مزاحمم نشو، سوال هم نکن،
که من به هیچ یک نمی دهم جواب”
شعر در مورد روز دوشنبه
شروع جمله های پوچ و بی دلیل،
جمله های از سر زبان، نه از صمیم قلب
“نه زندگی بدون تو برای من جهنم است
و پُر شده از شکنجه و عذاب”
شعر درباره دوشنبه
شروع جمله هایِ باد،
هر طرف که می وزیدِ هفته ای “رفیقتم”، و هفته ای
“نه من نمی شناسمت…
چرا سراغ دیگران نمی روی و …
روی من نکن حساب”
شعر برای روز دوشنبه
قبول پرتو احسان ز آفتاب مکن
که ماه یکشنبه را منتش دو تا کرده است
شعر در وصف دوشنبه
شروعِ “دست من نبود، خود به خود خراب شد
” و یا که “شانس هم به ما نیامده”
شروع اشتباه ها و چند دسته گل
که می شود به یک بهانه دادشان به آب
شعر درباره دوشنبه
روز یکشنبه آن چراغ جهان
زیر زر شد چو آفتاب نهان
شعر دوشنبه
شروع فقر عده ای کثیر و
ثروت کلان برای عده ای قلیل، بی دلیل
یکی برای شام می خورد کباب
و آن یکی از آه و دود، سینه اش شده کباب
شعر دوشنبه ها
روزهای هفته را با عشق تو سر میکنم
تا به جمعه میرسم احساس دیگر میکنم
شعر روز دوشنبه
خدا نخواست من و تو کنار هم باشیم
سه چار هفته به کنکور شوهرت دادند !!!
شعر برای دوشنبه
بازهم آخر هفته ست دلِ شاعر من
یک غزل گفت ولی من به سه تا محتاجم
شعر زیر باران دوشنبه بعدازظهر
هر جمعه را مشتاق تر خواب تو می بینم
تا هفت روز هفته لیلای خودم باشی
شعر دوشنبه برقعی
یک عمر بی قرار که شاید ببینمت
شش روز هفته عاشقم و شنبه تخته سنگ
شعر درمورد دوشنبه
مهم بودن یا نبودن رو فراموش کن
روزنامه ی روز شنبه زباله ی روز یکشنبه است
شعر برای دوشنبه ها
شروع شاعران مثل من کلیشه ای
و همچنین دچار مشکلات ریشه ای
غزل: بدون قافیه، بدون بیت ناب،
یا سپید های بی حساب و بی کتاب
شعر برای روز دوشنبه
و شنبه… شنبه… شنبه…
شنبه های مثل هم،
آن شبیه این
و این درست مثل آن
شعر صبح دوشنبه
هنوز از تسلای پنج شنبه
بیرون نیامدم
که جمعه آمد
درختانی را نشان کرده ام
که در روز یکشنبه از زیر آنها
عبور کنم
شعر روز سه شنبه
تمامِ روزهای هفته سر در گم ام
غروب جمعه که می شود
سر از دل تنگی در می آورم
شعر ذکر روز دوشنبه
بانوی من
اگر دست من بود
سالی برای تو میساختم
که روزهایش را
هرطور دلت خواست کنار هم بچینی
به هفتههایش تکیه بدهی
و آفتاب بگیری!
و هرطور دلت خواست
بر ساحل ماههای آن بدوی
شعر در مورد روز دوشنبه
شروع هفت روز نحس،
هفت روز ترس و دلهره،
شروع هفت روز اضطراب
متن شعر زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
شنبه آنجا که قسم شنبه بود
وآن دگرها چنان کز آن به بود
شعر در مورد دوشنبه
طفل اشکم سر خط آزادیم بیطاقتی است
فارغ از خوف و رجای شنبه و آدینه ام
شعر در مورد دوشنبه
انتظار فرصت از مخمور شوقت برده اند
جام تا در گردش آمد شنبه است آدینه ام
شعر در مورد روز دوشنبه
گر می روشن کند از مشرق مینا طلوع
صبح شنبه می توان کردن شب آدینه را
شعر درباره دوشنبه
از حدس و گمان های تو ویران نمی شوم
مرا نام تو کفایت می کند
تا در سرما و بوران
زمان و هفته را نفی کنم
شعر برای روز دوشنبه
اگر خوشبختی را برای یک هفته می خواهید،
به تعطیلات بروید
شعر در وصف دوشنبه
من خواستم با ابیات پراکندهی شعر
تو را خوشبخت کنم
آسمان هم نمیتوانست ما را تسلی دهد
خوشبختی را من همیشه به پایان هفته
به پایان ماه و به پایان سال موکول میکردم
شعر درباره دوشنبه
دلم گرفته است
و عصر جمعه بی حضور تو
به هر هفت روز هفته ام سرایت کرده است!
شعر دوشنبه
در پانزده سالهگی
زنگهای آخر تمام روزهای هفته را
از مدرسه می گریختم
چون زنگ مدرسهی تو
دو ساعت زودتر میخورد
شعر دوشنبه ها
نغمه مرغ سحری هفته ایست
قهقه کبک دری هفته ایست
شعر روز دوشنبه
گر می روشن کند از مشرق مینا طلوع
صبح شنبه می توان کردن شب آدینه را
شعر برای دوشنبه
گلان فصل بهاران هفته ای بی
زمان وصل یاران هفته ای بی
شعر زیر باران دوشنبه بعدازظهر
دو هفته هست که رفتی ولی بنامیزد
مه دو هفته ازین خوبتر نمی باشد
شعر دوشنبه برقعی
به اشک روی مرا شسته طفل خودرایی
که هفته هفته رخ خویش را نمی شوید
شعر درمورد دوشنبه
چون دو هفته برآمد از ایام
آن نگارین، دو هفته ماه تمام
شعر برای دوشنبه ها
اندر آن هفته که بگذشت جهان پیر نمود
وندر این هفته جوانست کران تابه کران
شعر برای روز دوشنبه
به روی لاله در این هفته، لاله گون می نوش
که هفته دگر از بوستان شود سفری
شعر صبح دوشنبه
عینک بینایی ما دوربین افتاده است
فیض شنبه از شب آدینه می یابیم ما
شعر روز سه شنبه
گویی مه دو هفته بدیدش که هر شبی
بیگانه تر برآید و باریکتر شود
شعر ذکر روز دوشنبه
روز تعطیل به عرفانکده مشرب نیست
صبح شنبه خجل است از شب آدینه ما
شعر در مورد روز دوشنبه
هلال عید نمود، ای مه دو هفته، کجایی؟
که دوستان را روی چو عید خود بنمایی
متن شعر زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
درین دو هفته که در قید جسم مجبوری
کشاده گیر در اختیار یا بسته است
شعر در مورد دوشنبه
حیف است کشد فرصت دردسر مخموری
در هفته میخواران آدینه نمیباشد
شعر در مورد دوشنبه
غنیمت دان و می خور در گلستان
که گل تا هفته دیگر نباشد
شعر در مورد روز دوشنبه
صبح شنبه به نظر جلوه کند مستان را
از فروغ می گلگون شب آدینه ما
شعر درباره دوشنبه
ساقی گل و سبزه بس طربناک شده ست
دریاب که هفته دگر خاک شده ست
شعر برای روز دوشنبه
گل نیز در آن هفته دهن باز نمی کرد
و امروز نسیم سحرش پرده دریدست
شعر در وصف دوشنبه
به یک هفته نقدش به تاراج داد
به درویش و مسکین و محتاج داد
شعر درباره دوشنبه
در پریخانه ما جغد هما می گردد
صبح شنبه خجل است از شب آدینه ما
شعر دوشنبه
یکی است شنبه و آدینه پیش مشرب من
گره به رشته لیل و نهار نیست مرا
شعر دوشنبه ها
نیست در هفته ارباب توقع تعطیل
صبح شنبه شب آدینه درویشان است
شعر روز دوشنبه
به دروازه مرگ چون در شویم
به یک هفته با هم برابر شویم